در فرآیند یادگیری ریاضیات، بدفهمیها بزرگترین موانع یادگیری شناخته میشوند که میتوانند منجر به مشکلات یادگیری شوند. بدفهمی و چالشهای یادگیری ریاضیات در اکثر دانش آموزان وجود دارد و در صورت عدم ارائه مداخلات اصلاحی بهموقع، بسیاری از آنها، ریاضیات را بهعنوان یک موضوع دشوار در برنامه درسی مدرسه ای در نظر میگیرند. شناسایی و درک ریشههای این بدفهمیها، بهویژه در مباحثی مانند جبر، برای بهبود یادگیری ضروری است. یکی از راهکارهای مؤثر در این زمینه، استفاده از رویکرد مثالهای کار شده و سؤالات خودتوضیحی می باشد. این روش به دانشآموزان کمک میکند تا تصورات نادرست خود را شناسایی و درک بهتری از مفاهیم ریاضی پیدا کنند. معلمان با هدف قرار دادن اشتباهات و باورهای نادرست دانشآموزان و ارائه مثالهای متنوع، میتوانند درک مؤلفههای اساسی جبر را تقویت کرده و به دانشآموزان در تشخیص و اصلاح رویههای نادرست کمک کنند. در این مقاله برای کاهش بدفهمی ها در مبحث جبر، ترکیب مثالهای کار شده و سؤالات خودتوضیحی پیشنهاد شده و نحوه مطابقت آن با اصول هسته مشترک استانداردهای ریاضی آمریکا بیان می گردد. همچنین دیدگاه های چند دبیر ریاضی در مورد مزایای استفاده از این رویکردها، بیان شده است.
توانایی, ندا و مهشومی, احسان . (1403). رویکرد مثال های کار شده و سوالات خودتوضیحی برای بهبود بدفهمی های دانش آموزان در مبحث جبرومعادله. پژوهش در آموزش ریاضی, 4(2), 71-82. doi: 10.48310/rme.2025.17838.1102
MLA
توانایی, ندا , و مهشومی, احسان . "رویکرد مثال های کار شده و سوالات خودتوضیحی برای بهبود بدفهمی های دانش آموزان در مبحث جبرومعادله", پژوهش در آموزش ریاضی, 4, 2, 1403, 71-82. doi: 10.48310/rme.2025.17838.1102
HARVARD
توانایی, ندا, مهشومی, احسان. (1403). 'رویکرد مثال های کار شده و سوالات خودتوضیحی برای بهبود بدفهمی های دانش آموزان در مبحث جبرومعادله', پژوهش در آموزش ریاضی, 4(2), pp. 71-82. doi: 10.48310/rme.2025.17838.1102
CHICAGO
ندا توانایی و احسان مهشومی, "رویکرد مثال های کار شده و سوالات خودتوضیحی برای بهبود بدفهمی های دانش آموزان در مبحث جبرومعادله," پژوهش در آموزش ریاضی, 4 2 (1403): 71-82, doi: 10.48310/rme.2025.17838.1102
VANCOUVER
توانایی, ندا, مهشومی, احسان. رویکرد مثال های کار شده و سوالات خودتوضیحی برای بهبود بدفهمی های دانش آموزان در مبحث جبرومعادله. پژوهش در آموزش ریاضی, 1403; 4(2): 71-82. doi: 10.48310/rme.2025.17838.1102