معرفی نظریه سولو با تمرکز بر بکارگیری آن در هندسه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه ریاضی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

2 دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران

10.48310/rme.2024.16006.1080

چکیده

نظریه‌های متعددی وجود دارد که سطح رشد و تفکر فراگیران را توصیف می‌کند. یکی از کاربردی‌ترین نظریه‌ها، طبقه‌بندی‌ ساختار نتایج یادگیری مشاهده شده یا به اختصار سولو است. سولو به عنوان ابزاری برای ارزیابی کیفیت پاسخ‌های افراد به هنگام حل مسئله کاربرد دارد. هدف مقاله حاضر آن است که به شرح این نظریه با تمرکز بر بکارگیری آن در هندسه و اهمیت آن در فرآیند یاددهی-یادگیری بپردازد و مقایسه‌ای بین نظریه سولو و نظریه سطوح تفکر هندسی فن‌هیلی داشته باشد. طبقه-بندی سولو براساس دو ویژگی، درک یادگیرنده را از مفاهیم ریاضی مورد بررسی قرار می‌دهد. ویژگی نخست، سطوح پاسخ فرد یا توانایی وی در پاسخ‌گویی است که به پنج سطح پیش‌ساختاری، تک‌ساختاری، چندساختاری، رابطه‌ای و انتزاع تعمیم‌یافته طبقه‌بندی می‌شود‌. ویژگی دوم، مربوط به نوع تفکر است که بر این اساس، فرض می‌شود یادگیری در یکی از پنج حالتِ تفکر تحت عنوان‌های حسی-حرکتی، تصویری، عینی-نمادین، صوری و فراصوری رخ می‌دهد. با این‌که نظریه سولو در همه مباحث ریاضی از جمله هندسه کاربردی است، اما منابع پژوهشی به ندرت در زمینه هندسه به آن پرداخته‌اند و تمرکز اکثر آن‌ها، در زمینه ارزیابی سطوح تفکر هندسی، بر نظریه فن‌‌هیلی است. در این مقاله مروری که به روش کتابخانه‌ای انجام شده ‌است، به بحث پیرامون نظریه‌های سولو و فن‌هیلی و مقایسه آن‌ها بر اساس پژوهش‌های معتبر پرداخته شده است. امید است مطالعه این مقاله دیدگاه جدیدی را برای برنامه‌ریزان و معلمان درخصوص سطح تفکر هندسی آشکار کند و در بازبینی فرآیند آموزش هندسه و ارزیابی سطح تفکر هندسی فراگیران، سودمند باشد.